مهشاد عرب: «سوءظن» طلسم را شکست
- * کمی از جزئیات کتابی که به تازگی منتشر کردهاید برای ما بگویید و اینکه چرا این اسم را برایش انتخاب کردید؟
اسم این کتاب «سوءظن» است. سوءظن ترانهای بود که با صدای «نیما مسیحا» منتشر شد و «علیرضا قراییمنش» آهنگساز آن بود و «رضا تاجبخش» هم تنظیم کار را انجام داد. آقای «فریبرز لاچینی» در یکی از آلبومهای بیکلامشان هم این قطعه را با پیانو نواختند. از آنجا که این کار بسیار به دل دوستان من و طرفداران عزیز نشسته بود، نام ترانهاش را برای کتاب انتخاب کردم. صدها کار منتشر شده دارم و این کتاب گزیدهای از ترانههای من است و سوءظن را ترجیح دادم. حدود هفتاد ترانه را انتخاب کردم که این امر بسیار مشکل بود. در طول این چهارده سال صدها ترانه را منتشر کردهام و انتخاب هفتاد مورد از بین آنها برایم آسان نبود. اما سعی کردم کارهایی را انتخاب کنم که مردم در دهه گذشته با آنها خاطرات بیشتری داشتند.
- * فقط ترانههایی را انتخاب کردید که با صدای خوانندههای معروف منتشر شده بودند؟
صرفاً ملاک من این بود. به هرحال قطعاتی هستند که خوانندههای شناختهشده اجرا کردهاند و بیشتر به گوش مردم رسیدهاند. ترانه «اونی که مدعی بود عاشقته» سروده مشترک من و «روزبه بمانی» بود که از با صدای «علی لهراسبی» به گوش مخاطبان رسید و برایشان خاطرهساز شد. «دارم فکر میکنم» با صدای «نادر مسچی» یا «لیلا» با صدای «سروش» و «اشتباه» با صدای «بهنام علمشاهی» از جمله سایر ترانههای خاطرهانگیزی است که در این کتاب وجود دارد. «وسوسه» اولین کاری بود که «مهدی یراحی» به عنوان خواننده اجرا کرد هم در آن زمان بسیار شنیده شد. از این هفتاد ترانهای که در کتاب سوءظن قرار دادهام طی سالهای گذشته نظرات مثبتی از سوی مخاطبان و اطرافیان دریافت کردم. اما به دلیل اینکه در زمینه انتشار کتاب فعالیتی نکرده بودم ترانههای قدیمیتر را در اولویت قرار دادم. در آلبوم جدید «بابک جهانبخش» به نام «حالم خوبه» هم یک ترانه دارم و آن را در دقیقه نود به این مجموعه رساندم.
- * قصد ندارید در آینده سایر ترانههای خودتان را منتشر کنید؟
سوءظن طلسم را شکست و من باید این کار را انجام دهم. تا این لحظه که کمتر از یک هفته از انتشار کتاب گذشته آنقدر بازخورد و انرژی خوب از عزیزان گرفتم که حس میکنم که باید این اتفاق زودتر رخ میداد. سایر ترانههای خاطرهانگیزی که دارم را خیلی زود در مجموعههای دیگری به مخاطبان ارائه خواهم کرد.
- * معمولاً ترانهسراها آثار منتشر نشده زیاد دارند. شما هم این قبیل ترانههای خود را میخواهید که حتما با صدای یک خواننده به گوش مردم برسانید یا در مجموعههای بعدی خودتان قرار خواهید داد؟
در همین مجموعه سوءظن هم ترانههای انگشتشماری وجود دارد که واگذار نشدهاند. با توجه به کارهای منتشرشده زیادی که دارم سعی میکنم اولویت را به این ترانهها اختصاص بدهم.
- * چرا زودتر نسبت به انتشار مجموعه ترانههای خود اقدام نکردید؟
من همیشه به اجراییشدن ترانه فکر میکردم و برایم اهمیت داشت که با موسیقی همراه شود و به گوش مردم برسد. دغدغه مکتوبشدن و چاپ ترانهها را نداشتم و الان هم که پس از چهارده سال این اتفاق رخ داده به لطف انتشارات «مایا» و درخواست آنها بود. نمیگویم اشتباه است و اتفاقاً شاید من دیر به فکر افتادم. آنقدر درگیر کارهای اجرایی هستم که فرصت این کار را نداشتم. من مدیریت هنری کارهای خوانندگان جوان زیادی که در ابتدای راه هستند را بر عهده دارم و به همین دلیل زمان خودم را در مقوله اجراییشدن آنها صرف کرده بودم.
- * و به عنوان کلام آخر این کتاب را برای ما در یک جمله تعریف کنید.
من دیر به سوءظن رسیدم ولی سوءظن طلسم را شکست.
برچسب ها:
نویسنده:
دسته بندی مطلب:
مهشاد عرب:«سوءظن» طلسم را شکست
|
مهشاد عرب:«سوءظن» طلسم را شکست
|
مهشاد عرب:«سوءظن» طلسم را شکست
|
مهشاد عرب: «سوءظن» طلسم را شکست
- * کمی از جزئیات کتابی که به تازگی منتشر کردهاید برای ما بگویید و اینکه چرا این اسم را برایش انتخاب کردید؟
اسم این کتاب «سوءظن» است. سوءظن ترانهای بود که با صدای «نیما مسیحا» منتشر شد و «علیرضا قراییمنش» آهنگساز آن بود و «رضا تاجبخش» هم تنظیم کار را انجام داد. آقای «فریبرز لاچینی» در یکی از آلبومهای بیکلامشان هم این قطعه را با پیانو نواختند. از آنجا که این کار بسیار به دل دوستان من و طرفداران عزیز نشسته بود، نام ترانهاش را برای کتاب انتخاب کردم. صدها کار منتشر شده دارم و این کتاب گزیدهای از ترانههای من است و سوءظن را ترجیح دادم. حدود هفتاد ترانه را انتخاب کردم که این امر بسیار مشکل بود. در طول این چهارده سال صدها ترانه را منتشر کردهام و انتخاب هفتاد مورد از بین آنها برایم آسان نبود. اما سعی کردم کارهایی را انتخاب کنم که مردم در دهه گذشته با آنها خاطرات بیشتری داشتند.
- * فقط ترانههایی را انتخاب کردید که با صدای خوانندههای معروف منتشر شده بودند؟
صرفاً ملاک من این بود. به هرحال قطعاتی هستند که خوانندههای شناختهشده اجرا کردهاند و بیشتر به گوش مردم رسیدهاند. ترانه «اونی که مدعی بود عاشقته» سروده مشترک من و «روزبه بمانی» بود که از با صدای «علی لهراسبی» به گوش مخاطبان رسید و برایشان خاطرهساز شد. «دارم فکر میکنم» با صدای «نادر مسچی» یا «لیلا» با صدای «سروش» و «اشتباه» با صدای «بهنام علمشاهی» از جمله سایر ترانههای خاطرهانگیزی است که در این کتاب وجود دارد. «وسوسه» اولین کاری بود که «مهدی یراحی» به عنوان خواننده اجرا کرد هم در آن زمان بسیار شنیده شد. از این هفتاد ترانهای که در کتاب سوءظن قرار دادهام طی سالهای گذشته نظرات مثبتی از سوی مخاطبان و اطرافیان دریافت کردم. اما به دلیل اینکه در زمینه انتشار کتاب فعالیتی نکرده بودم ترانههای قدیمیتر را در اولویت قرار دادم. در آلبوم جدید «بابک جهانبخش» به نام «حالم خوبه» هم یک ترانه دارم و آن را در دقیقه نود به این مجموعه رساندم.
- * قصد ندارید در آینده سایر ترانههای خودتان را منتشر کنید؟
سوءظن طلسم را شکست و من باید این کار را انجام دهم. تا این لحظه که کمتر از یک هفته از انتشار کتاب گذشته آنقدر بازخورد و انرژی خوب از عزیزان گرفتم که حس میکنم که باید این اتفاق زودتر رخ میداد. سایر ترانههای خاطرهانگیزی که دارم را خیلی زود در مجموعههای دیگری به مخاطبان ارائه خواهم کرد.
- * معمولاً ترانهسراها آثار منتشر نشده زیاد دارند. شما هم این قبیل ترانههای خود را میخواهید که حتما با صدای یک خواننده به گوش مردم برسانید یا در مجموعههای بعدی خودتان قرار خواهید داد؟
در همین مجموعه سوءظن هم ترانههای انگشتشماری وجود دارد که واگذار نشدهاند. با توجه به کارهای منتشرشده زیادی که دارم سعی میکنم اولویت را به این ترانهها اختصاص بدهم.
- * چرا زودتر نسبت به انتشار مجموعه ترانههای خود اقدام نکردید؟
من همیشه به اجراییشدن ترانه فکر میکردم و برایم اهمیت داشت که با موسیقی همراه شود و به گوش مردم برسد. دغدغه مکتوبشدن و چاپ ترانهها را نداشتم و الان هم که پس از چهارده سال این اتفاق رخ داده به لطف انتشارات «مایا» و درخواست آنها بود. نمیگویم اشتباه است و اتفاقاً شاید من دیر به فکر افتادم. آنقدر درگیر کارهای اجرایی هستم که فرصت این کار را نداشتم. من مدیریت هنری کارهای خوانندگان جوان زیادی که در ابتدای راه هستند را بر عهده دارم و به همین دلیل زمان خودم را در مقوله اجراییشدن آنها صرف کرده بودم.
- * و به عنوان کلام آخر این کتاب را برای ما در یک جمله تعریف کنید.
من دیر به سوءظن رسیدم ولی سوءظن طلسم را شکست.
برچسب ها:
نویسنده:
دسته بندی مطلب:
مهشاد عرب:«سوءظن» طلسم را شکست
|
مهشاد عرب:«سوءظن» طلسم را شکست
|
مهشاد عرب:«سوءظن» طلسم را شکست
|
مهشاد عرب: «سوءظن» طلسم را شکست