آهنگسازان به حوزههای علمیه اعزام میشوند؟
این صحبتها حاوی مطالبی بسیار مهم بود؛ «علی جنتی» از همان ابتدای تصدی این پست، به حوزۀ موسیقی توجه ویژهای داشت و اگرچه همچنان نتوانسته به برخی از وعدههایش عمل کند، اما همراهیاش با اهالی موسیقی مسالهای نیست که بتوان آن را کتمان کرد. او روز گذشته در سیزدهمین جلسه گفتوگوهای راهبردی مرکز الگوی اسلامی ایرانی، به این مساله اشاره کرد که: «بعد از گذشت ۳۷ سال از انقلاب اسلامی هنوز هم در نوع موسیقی و اینکه کدام موسیقی حلال و کدام حرام است، اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد.» این همان صحبتهایی است که در تمامِ این سالها، بارها از طرفِ خود هنرمندان نیز بیان شده و آنان خواستارِ این شدهاند که یکبار برای همیشه باید در این خصوص تکلیف مشخص شود؛ چرا که در این صورت دیگر مشکلاتی نظیرِ لغو گستردۀ کنسرتها که در این مدت شاهد آن بودیم و همچنین بلاتکلیفی نوازندگی و همچنین همخوانی زنان مرتفع خواهد شد.
- * مراجعی که همچنان موسیقی را حرام میدانند
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در سخنرانی خویش برای روشنشدن ابعاد ماجرا نظر مقام معظم رهبری نسبت به این ماجرا را بیان کردند: «مقام معظم رهبری موضوع فرهنگ را به خوبی میشناسند و در این میان مراجع تقلید نیز نظر خاص خود را دارند. من با مراجع تقلید بسیاری مواجه شدم که موسیقی را مطلقاً حرام میدانند و ما با مردمی مواجه هستیم که تابع مراجع هستند. به همین خاطر است که این موضوعات باید در فضایی مناسب حل و فصل شود. حوزههای علمیه ما باید با دستگاههای موسیقی آشنا شوند و از طرفی باید یکسری آهنگسازها را به حوزه علمیه بفرستیم تا مجتهد شوند و بتوانند احکام مربوط به این موضوع را استنباط کنند.»
او همچنین به این مساله اشاره داشت که در این دولت فضا نسبت به دورههای گذشته بازتر شده است؛ حتی این موضوع در حوزه کتاب هم دیده میشود و اجازه داده شده افرادی در چارچوب قانون نظرات خودشان را بیان کنند تا در نتیجه این تبادل آرا، فکر نیز رشد کند.
- * وزیر ارشاد، تنها کسی نیست که به ارتباط اهالی موسیقی و حوزههای علمیه اشاره دارد
اگرچه صحبتهای دیروز وزیر، واکنشهای متفاوتی را برانگیخت، اما پیش از این «سید مرتضی حسینی» که در مجلس سابق، عضو کمیسیون فرهنگی بود، به خبرگزاری فارس گفته: «موسیقی یک هنر برجسته است که خیلیها را به خودش جذب و جلب میکند. ما از این هنر نباید غافل بشویم اما در کشور کار اساسی در این بخش انجام نشده است. در این بحث اول به حوزه علمیه انتقاد میکنم. حوزه با سرمایهگذاری در این بخش، باید نیروهایی را تربیت میکرد که اینها موسیقی را بشناسند بعد با مسائل فقهی هم تطبیق بدهند که موسیقی مطرب و موسیقی غیرمطرب کدام است. به طور کلی فقه میگوید موسیقی مطرب حرام است. حال کدام موسیقی مطرب است یا کدام موسیقی غیر مطرب است را باید تشخیص داد. به طور مثال رادیو و تلویزیون موسیقیهایی را پخش میکند که خیلی از فقها و علمای ما میگویند حرام است. رسانهها میگویند ما یک ملاکی برای خودمان داریم که این موسیقی حرام است. حوزه باید برای کارشناسی این بخش ورود پیدا کند.»
عضو سابق کمیسیون فرهنگی مجلس با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری در این بخش گفته: «رهبری در این زمینه نظراتی دارند و تذکراتی دادهاند. اگر مسئولان تذکر رهبری را اجرا میکردند خیلی از مسائل کنونی را نداشتیم که باعث نگرانی بشود.»
- * خانۀ موسیقی به دنبال تعامل با حوزۀ علمیه
چندی پیش، «حمید رضا نوربخش» مدیرعامل خانه موسیقی، برگزاری برنامههای مشترک این نهاد با حوزههای علمیه برای حل چالش فقه و موسیقی را مطرح کرد. او حالا هم در گفتوگو با «موسیقی ما» ضمنِ اشاره به اظهارنظرهایی که روز گذشته، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام داده، میگوید: «ما بسیار حوشحالیم که آقای وزیر به این مساله ورود کردند. این همان نکتهای است که من در اولین جلسۀ وزیر محترم ارشاد با هنرمندان، مطرح کرده و از آن به عنوان یکی از درخواستهای اهالی موسیقی از وزارت ارشاد یاد کردم. در همان جلسه به ایشان گفتم با توجه به اینکه شما هم تحصیلات حوزوی و هم دانشگاهی دارید و سابقۀ مدیریتِ طولانی مدت نیز دارید، باید به این مساله ورود کنید و حلقۀ وصلی باشید تا جامعۀ روحانیت را با جامعۀ هنری نزدیک کنید و حالا اگر این اتفاق رخ دهد، باعث خوشحالی است.»
این آوازخوان بر این اعتقاد است که: «بسیاری از مسائل و مشکلاتی که در این بخش به وجود میآید، به خاطر عدم علم به موضوع است و ما بارها تاکید کردیم که اگر روحانیون و علمای دینی ما با موضوع موسیقی به شکل تخصصیتری آشنا شوند، به شکل طبیعی فتاوا در این زمینه دقیقتر خواهد بود و خیلی جاها ممکن است در تعیین مصادیق کارها سهلتر شود. وقتی علم به موضوع نباشد یک کلیتی در ذهن عالم دینی وجود دارد که بر اساس آن یک سری اصول و کلیات را بیان میکند.»
او البته اضافه میکند که هماکنون نیز فقها، تعیین مصداق را به عهدۀ مکلف گذاشتهاند و خودشان تعیین مصداق نمیکنند. اما اگر این آشنایی بیشتر شود، وقتی که یک فقیه محترم بخواهد فتوا دهد طبیعتاً دقیقتر نظر میدهد و خیلی از مشکلات ما هم حل میشود.
نوربخش همچنین ادامه میدهد: «ما معتقدیم که بسیاری از دغدغههای فقها را خود عالمان موسیقی دارند؛ کسی که در زمینۀ موسیقی متخصص میشود و تحقیق میکند، از ابتذال گریزان است؛ همانطوری که دغدغۀ فقها هم همین است و آنها نیز نگران ابتذال و انحطاط جامعه هستند؛ هنرمندان شاخص موسیقی ما هم همین نگرانی را دارند. نکتۀ جالب در این میان، این است که در تمام این سالها ما و فقها دغدغههای مشترک داشتیم و همنوا بودیم. اما هیچوقت این همگرایی اتفاق نیفتاده یا خیلی نادر و اندک بوده است. به نظرم حالا ضرورتش احساس میشود. به خصوص اینکه هماکنون حوزه دربارۀ مسائل دیگر جامعه هم چون اقتصاد و روانشناسی نیز تحصیل میکند تا اشراف کاملی به موضوعات داشته باشند؛ چرا که امروز گستردگی عجیبی در تمام مسائل به وجود آمده است اینکه موسیقی را یک مفهوم کلی بدانیم، خلط مبحث میشود و در این میان به هنرمندان جفا میشود. همانطور که برخی ائمۀ محترم جمعه اظهارنظرهایی میکنند که جفا به موسیقیدانان بزرگ است که سالها به مردم خدمت کردهاند. مثلاً میگویند برگزاری کنسرت ابتذال است، البته این جفای آنان ناشی از عدم شناخت است. چون اگر شناخت داشته باشیم ، میفهمیم که در یک موسیقی سنتی و کاملاً تخصصی و هنری، تمام مردم با آرامش و سکوت و تمرکز حضور پیدا میکنند. ضمن آنکه در برخی موارد کنسرتی لغو میشود تا از ابتذال جلوگیری شود؛ در حالی که اصلاً قرار نبوده ابتذالی صورت گیرد.»
در این میان «فردین خلعتبری» نیز سالها است به این ماجرا اشاره دارد. او نیز در گفتوگوی تلفنی با موسیقی ما میگوید: «من بارها به این مساله اشاره کردهام که باید در این زمینه شناخت وجود داشته باشد که برخی از این اظهارنظرها در جراید نیز بازتاب داشته است. به طور کلی زمانی میتواند صدور فتوا صورت گیرد که «اجتهاد» وجود داشته باشد و «اجتهاد در موسیقی» یعنی شناخت کامل از این هنر. این امر نیز تنها از طریق تحصیلِ کامل رخ خواهد داد. با مباحثه تنها نمیتوان به مصداقها و نگاه مشترک دست پیدا کرد؛ چراکه زبان مشترکی میان دو طیف وجود ندارد. در این میان تعدادی از اعضای حوزۀ علمیه، باید همانطور که در زمینههای علوم حوزوی تحصیل میکنند، در زمینۀ موسیقی نیز تحصیل داشته باشند تا بتوانند به صورت جزء به جزء دربارۀ آن اظهارنظر کرده و فتوا صادر کنند.»
این آهنگساز برجستۀ موسیقی ایران میگوید که سخت است تا اهالی موسیقی به اجتهاد دست پیدا کنند. چون قرار نیست آنها فتوا صادر کنند. اما از آنجا که فقها فتوا صادر میکنند باید با علوم موسیقی آشنا شوند و به عالیترین درجه از علم موسیقی دست پیدا کنند؛ در این صورت بخش مهمی از بلاتکلیفیها و مشکلاتی که هماکنون وجود دارد، مرتفع خواهد شد.»
- * اهالی موسیقی چه میگویند؟
رابطۀ میان دین و موسیقی در ایران، در تمامی این سالها رابطهای شکننده و نامشخص بوده است. در حالی که از همان اوایل انقلاب با تمام محدودیتهایی که به وجود آمد، موسیقی در ایران جریان داشت و اتفاقاً نقش مهمی در جریانات اجتماعی ایفا کرد؛ اما همچنان این اما و اگرها ادامه دارد. همانطور که در زمینه مجسمهسازی هم وجود دارد. اما آیا میتوان به نقطهای روشن در این میان دست یافت تا اهالی موسیقی و فقه، سرانجام بعد از 37 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، به نقطۀ روشنی دست پیدا کنند و یکبار برای همیشه تکلیف موسیقی در آن مشخص شود؟
در این میان البته اهالی موسیقی نظرات خودشان را دارند. برای مثال «حسین علیزاده» همواره یکی از مهمترین چهرههای موسیقی بوده که در این زمینه اظهارنظرهای گوناگونی کرده و خواستار این شده که یکبار برای همیشه این ماجرا حل و فصل شود. برای مثال گفته: «بهنظر من موسیقی حلالترین پدیدهای است که بشر با آن سر و کار دارد. موسیقی در واقع یک هدیۀ الهی است و باید قدرش را بدانیم. به خصوص موسیقی ما که از تاریخِ خیلی دیرینه میآید و وظیفۀ ما است که آن را حفظ کنیم. مشخص است که آن را حلال میدانم. اگرچه صلاحیت در حلال و حرام اعلام کردن موسیقی را ندارم، اما قطعأ در رشتۀ خودم حلال میدانم و از یادم نرفته که خانوادهام با چه مشقت و رنجی من را گذاشتند که موسیقی بخوانم. امثال من در این کشور بسیارند که با موسیقی به مردم خدمت کردهاند و در راه خدمت به مردم بودهاند. اگر بخواهیم واژۀ غیرحلال را روی آن بگذاریم در واقع آن نوع موسیقی است که به انسان آرامش ندهد و آدمی را متشنج کند و به کارهای بد وادار کند. هر پدیدهای در این زمینه به این دو شکل است. ما اگر کاربرد مثبت هر پدیده را بشناسیم باید آن را در جامعه حمایت و تقویت کنیم.»
او همچنین به این مساله اشاره کرده که متأسفانه این بحث بسیار طولانی است و زیانهای زیادی به موسیقی و جامعه به ویژه جوانان زده است. جوانان بسیار پاک و خوبی داریم که به جای اعتیاد و پرسه زدن در خیابانها به سوی موسیقی رفته و ساز در دست گرفتهاند و آتیه خوبی دارند. مسئولین باید درک کنند و بدانند در قبال موسیقی ایران مسئولیت تاریخی دارند.
«حسامالدین سراج» نیز که در طول فعالیتهای موسیقایی خود آثار مذهبی فراوانی را منتشر کرده، میگوید: «متاسفانه موسیقی را به عنوان یک حرکت صنفی مشروع در کشور ما نمی شناسند و هیچگاه از آن استفاده نمی کنند. 10 روز برای جشنواره موسیقی حلال میشود و 350 روز موسیقی حرام است؛ اگر هم حرام نیست با اشکال مختلف آن تعطیل می شود.
- * مقام معظم رهبری دربارۀ موسیقی چه اظهارنظری کردهاند؟
درباره موسیقی و حدود و ثغور آن میان فقها اختلاف فتوا وجود دارد. با اینحال از نگاه حاکمیتی، رأی و نظر فقهی رهبر جامعه اسلامی بهعنوان رأی فصلالخطاب فقهی قلمداد میشود. در این منظر بد نیست مروری بر دیدگاههای فقهی و اجتماعی رهبر معظم انقلاب دراینباره داشته باشیم.
ایشان علاوه بر پاسخ به استفتائات متعددی که در این زمینه دارند، در جلسات مختلف دربارۀ این مساله صحبت کردهاند. برای مثال در بهمنماه 1377 در جلسهای با جمعی از جوانان ویژگیها و خصوصیاتی را که موجب حرمت موسیقی میشوند، تبیین کردند: «موسیقیای که انسان را به بیکارگی و ابتذال و بیحالی و واخوردگی از واقعیتهای زندگی و امثال اینها بکشاند، موسیقی حلال نیست؛ موسیقی حرام است. موسیقی چنانچه انسان را از معنویت، از خدا و از ذکر غافل کند، حرام است. موسیقیای که انسان را به گناه و شهوترانی تشویق کند، حرام است؛ از نظر اسلام این است… آن چیزی که شاخص حرمت و حلیت در موسیقی است و نظر شریف امام هم در اواخر حیات مبارکشان که آن نظریه را در باب موسیقی دادند این است… ممکن است موسیقی، موسیقی لهوی باشد. «لهو» یعنی غفلت، یعنی دور شدن از ذکر خدا، دور شدن از معنویت، دور شدن از واقعیتهای زندگی، دور شدن از کار و تلاش و فروغلتیدن در ابتذال و بیبندوباری؛ این موسیقی میشود حرام. اگر با کیفیت اجرا حاصل شود، اگر با کلام حاصل شود، فرقی نمیکند… مرز موسیقی حرام و حلال، ایرانی بودن، سنتی بودن، قدیمی بودن، کلاسیک بودن، غربی بودن یا شرقی بودن نیست؛ مرز آن چیزی است که عرض کردم. این ملاک را میشود به دست شما بدهیم.»
نویسنده:
برچسب ها:
دسته بندی مطلب:
آهنگسازان به حوزههای علمیه اعزام میشوند؟
این صحبتها حاوی مطالبی بسیار مهم بود؛ «علی جنتی» از همان ابتدای تصدی این پست، به حوزۀ موسیقی توجه ویژهای داشت و اگرچه همچنان نتوانسته به برخی از وعدههایش عمل کند، اما همراهیاش با اهالی موسیقی مسالهای نیست که بتوان آن را کتمان کرد. او روز گذشته در سیزدهمین جلسه گفتوگوهای راهبردی مرکز الگوی اسلامی ایرانی، به این مساله اشاره کرد که: «بعد از گذشت ۳۷ سال از انقلاب اسلامی هنوز هم در نوع موسیقی و اینکه کدام موسیقی حلال و کدام حرام است، اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد.» این همان صحبتهایی است که در تمامِ این سالها، بارها از طرفِ خود هنرمندان نیز بیان شده و آنان خواستارِ این شدهاند که یکبار برای همیشه باید در این خصوص تکلیف مشخص شود؛ چرا که در این صورت دیگر مشکلاتی نظیرِ لغو گستردۀ کنسرتها که در این مدت شاهد آن بودیم و همچنین بلاتکلیفی نوازندگی و همچنین همخوانی زنان مرتفع خواهد شد.
- * مراجعی که همچنان موسیقی را حرام میدانند
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در سخنرانی خویش برای روشنشدن ابعاد ماجرا نظر مقام معظم رهبری نسبت به این ماجرا را بیان کردند: «مقام معظم رهبری موضوع فرهنگ را به خوبی میشناسند و در این میان مراجع تقلید نیز نظر خاص خود را دارند. من با مراجع تقلید بسیاری مواجه شدم که موسیقی را مطلقاً حرام میدانند و ما با مردمی مواجه هستیم که تابع مراجع هستند. به همین خاطر است که این موضوعات باید در فضایی مناسب حل و فصل شود. حوزههای علمیه ما باید با دستگاههای موسیقی آشنا شوند و از طرفی باید یکسری آهنگسازها را به حوزه علمیه بفرستیم تا مجتهد شوند و بتوانند احکام مربوط به این موضوع را استنباط کنند.»
او همچنین به این مساله اشاره داشت که در این دولت فضا نسبت به دورههای گذشته بازتر شده است؛ حتی این موضوع در حوزه کتاب هم دیده میشود و اجازه داده شده افرادی در چارچوب قانون نظرات خودشان را بیان کنند تا در نتیجه این تبادل آرا، فکر نیز رشد کند.
- * وزیر ارشاد، تنها کسی نیست که به ارتباط اهالی موسیقی و حوزههای علمیه اشاره دارد
اگرچه صحبتهای دیروز وزیر، واکنشهای متفاوتی را برانگیخت، اما پیش از این «سید مرتضی حسینی» که در مجلس سابق، عضو کمیسیون فرهنگی بود، به خبرگزاری فارس گفته: «موسیقی یک هنر برجسته است که خیلیها را به خودش جذب و جلب میکند. ما از این هنر نباید غافل بشویم اما در کشور کار اساسی در این بخش انجام نشده است. در این بحث اول به حوزه علمیه انتقاد میکنم. حوزه با سرمایهگذاری در این بخش، باید نیروهایی را تربیت میکرد که اینها موسیقی را بشناسند بعد با مسائل فقهی هم تطبیق بدهند که موسیقی مطرب و موسیقی غیرمطرب کدام است. به طور کلی فقه میگوید موسیقی مطرب حرام است. حال کدام موسیقی مطرب است یا کدام موسیقی غیر مطرب است را باید تشخیص داد. به طور مثال رادیو و تلویزیون موسیقیهایی را پخش میکند که خیلی از فقها و علمای ما میگویند حرام است. رسانهها میگویند ما یک ملاکی برای خودمان داریم که این موسیقی حرام است. حوزه باید برای کارشناسی این بخش ورود پیدا کند.»
عضو سابق کمیسیون فرهنگی مجلس با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری در این بخش گفته: «رهبری در این زمینه نظراتی دارند و تذکراتی دادهاند. اگر مسئولان تذکر رهبری را اجرا میکردند خیلی از مسائل کنونی را نداشتیم که باعث نگرانی بشود.»
- * خانۀ موسیقی به دنبال تعامل با حوزۀ علمیه
چندی پیش، «حمید رضا نوربخش» مدیرعامل خانه موسیقی، برگزاری برنامههای مشترک این نهاد با حوزههای علمیه برای حل چالش فقه و موسیقی را مطرح کرد. او حالا هم در گفتوگو با «موسیقی ما» ضمنِ اشاره به اظهارنظرهایی که روز گذشته، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام داده، میگوید: «ما بسیار حوشحالیم که آقای وزیر به این مساله ورود کردند. این همان نکتهای است که من در اولین جلسۀ وزیر محترم ارشاد با هنرمندان، مطرح کرده و از آن به عنوان یکی از درخواستهای اهالی موسیقی از وزارت ارشاد یاد کردم. در همان جلسه به ایشان گفتم با توجه به اینکه شما هم تحصیلات حوزوی و هم دانشگاهی دارید و سابقۀ مدیریتِ طولانی مدت نیز دارید، باید به این مساله ورود کنید و حلقۀ وصلی باشید تا جامعۀ روحانیت را با جامعۀ هنری نزدیک کنید و حالا اگر این اتفاق رخ دهد، باعث خوشحالی است.»
این آوازخوان بر این اعتقاد است که: «بسیاری از مسائل و مشکلاتی که در این بخش به وجود میآید، به خاطر عدم علم به موضوع است و ما بارها تاکید کردیم که اگر روحانیون و علمای دینی ما با موضوع موسیقی به شکل تخصصیتری آشنا شوند، به شکل طبیعی فتاوا در این زمینه دقیقتر خواهد بود و خیلی جاها ممکن است در تعیین مصادیق کارها سهلتر شود. وقتی علم به موضوع نباشد یک کلیتی در ذهن عالم دینی وجود دارد که بر اساس آن یک سری اصول و کلیات را بیان میکند.»
او البته اضافه میکند که هماکنون نیز فقها، تعیین مصداق را به عهدۀ مکلف گذاشتهاند و خودشان تعیین مصداق نمیکنند. اما اگر این آشنایی بیشتر شود، وقتی که یک فقیه محترم بخواهد فتوا دهد طبیعتاً دقیقتر نظر میدهد و خیلی از مشکلات ما هم حل میشود.
نوربخش همچنین ادامه میدهد: «ما معتقدیم که بسیاری از دغدغههای فقها را خود عالمان موسیقی دارند؛ کسی که در زمینۀ موسیقی متخصص میشود و تحقیق میکند، از ابتذال گریزان است؛ همانطوری که دغدغۀ فقها هم همین است و آنها نیز نگران ابتذال و انحطاط جامعه هستند؛ هنرمندان شاخص موسیقی ما هم همین نگرانی را دارند. نکتۀ جالب در این میان، این است که در تمام این سالها ما و فقها دغدغههای مشترک داشتیم و همنوا بودیم. اما هیچوقت این همگرایی اتفاق نیفتاده یا خیلی نادر و اندک بوده است. به نظرم حالا ضرورتش احساس میشود. به خصوص اینکه هماکنون حوزه دربارۀ مسائل دیگر جامعه هم چون اقتصاد و روانشناسی نیز تحصیل میکند تا اشراف کاملی به موضوعات داشته باشند؛ چرا که امروز گستردگی عجیبی در تمام مسائل به وجود آمده است اینکه موسیقی را یک مفهوم کلی بدانیم، خلط مبحث میشود و در این میان به هنرمندان جفا میشود. همانطور که برخی ائمۀ محترم جمعه اظهارنظرهایی میکنند که جفا به موسیقیدانان بزرگ است که سالها به مردم خدمت کردهاند. مثلاً میگویند برگزاری کنسرت ابتذال است، البته این جفای آنان ناشی از عدم شناخت است. چون اگر شناخت داشته باشیم ، میفهمیم که در یک موسیقی سنتی و کاملاً تخصصی و هنری، تمام مردم با آرامش و سکوت و تمرکز حضور پیدا میکنند. ضمن آنکه در برخی موارد کنسرتی لغو میشود تا از ابتذال جلوگیری شود؛ در حالی که اصلاً قرار نبوده ابتذالی صورت گیرد.»
در این میان «فردین خلعتبری» نیز سالها است به این ماجرا اشاره دارد. او نیز در گفتوگوی تلفنی با موسیقی ما میگوید: «من بارها به این مساله اشاره کردهام که باید در این زمینه شناخت وجود داشته باشد که برخی از این اظهارنظرها در جراید نیز بازتاب داشته است. به طور کلی زمانی میتواند صدور فتوا صورت گیرد که «اجتهاد» وجود داشته باشد و «اجتهاد در موسیقی» یعنی شناخت کامل از این هنر. این امر نیز تنها از طریق تحصیلِ کامل رخ خواهد داد. با مباحثه تنها نمیتوان به مصداقها و نگاه مشترک دست پیدا کرد؛ چراکه زبان مشترکی میان دو طیف وجود ندارد. در این میان تعدادی از اعضای حوزۀ علمیه، باید همانطور که در زمینههای علوم حوزوی تحصیل میکنند، در زمینۀ موسیقی نیز تحصیل داشته باشند تا بتوانند به صورت جزء به جزء دربارۀ آن اظهارنظر کرده و فتوا صادر کنند.»
این آهنگساز برجستۀ موسیقی ایران میگوید که سخت است تا اهالی موسیقی به اجتهاد دست پیدا کنند. چون قرار نیست آنها فتوا صادر کنند. اما از آنجا که فقها فتوا صادر میکنند باید با علوم موسیقی آشنا شوند و به عالیترین درجه از علم موسیقی دست پیدا کنند؛ در این صورت بخش مهمی از بلاتکلیفیها و مشکلاتی که هماکنون وجود دارد، مرتفع خواهد شد.»
- * اهالی موسیقی چه میگویند؟
رابطۀ میان دین و موسیقی در ایران، در تمامی این سالها رابطهای شکننده و نامشخص بوده است. در حالی که از همان اوایل انقلاب با تمام محدودیتهایی که به وجود آمد، موسیقی در ایران جریان داشت و اتفاقاً نقش مهمی در جریانات اجتماعی ایفا کرد؛ اما همچنان این اما و اگرها ادامه دارد. همانطور که در زمینه مجسمهسازی هم وجود دارد. اما آیا میتوان به نقطهای روشن در این میان دست یافت تا اهالی موسیقی و فقه، سرانجام بعد از 37 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، به نقطۀ روشنی دست پیدا کنند و یکبار برای همیشه تکلیف موسیقی در آن مشخص شود؟
در این میان البته اهالی موسیقی نظرات خودشان را دارند. برای مثال «حسین علیزاده» همواره یکی از مهمترین چهرههای موسیقی بوده که در این زمینه اظهارنظرهای گوناگونی کرده و خواستار این شده که یکبار برای همیشه این ماجرا حل و فصل شود. برای مثال گفته: «بهنظر من موسیقی حلالترین پدیدهای است که بشر با آن سر و کار دارد. موسیقی در واقع یک هدیۀ الهی است و باید قدرش را بدانیم. به خصوص موسیقی ما که از تاریخِ خیلی دیرینه میآید و وظیفۀ ما است که آن را حفظ کنیم. مشخص است که آن را حلال میدانم. اگرچه صلاحیت در حلال و حرام اعلام کردن موسیقی را ندارم، اما قطعأ در رشتۀ خودم حلال میدانم و از یادم نرفته که خانوادهام با چه مشقت و رنجی من را گذاشتند که موسیقی بخوانم. امثال من در این کشور بسیارند که با موسیقی به مردم خدمت کردهاند و در راه خدمت به مردم بودهاند. اگر بخواهیم واژۀ غیرحلال را روی آن بگذاریم در واقع آن نوع موسیقی است که به انسان آرامش ندهد و آدمی را متشنج کند و به کارهای بد وادار کند. هر پدیدهای در این زمینه به این دو شکل است. ما اگر کاربرد مثبت هر پدیده را بشناسیم باید آن را در جامعه حمایت و تقویت کنیم.»
او همچنین به این مساله اشاره کرده که متأسفانه این بحث بسیار طولانی است و زیانهای زیادی به موسیقی و جامعه به ویژه جوانان زده است. جوانان بسیار پاک و خوبی داریم که به جای اعتیاد و پرسه زدن در خیابانها به سوی موسیقی رفته و ساز در دست گرفتهاند و آتیه خوبی دارند. مسئولین باید درک کنند و بدانند در قبال موسیقی ایران مسئولیت تاریخی دارند.
«حسامالدین سراج» نیز که در طول فعالیتهای موسیقایی خود آثار مذهبی فراوانی را منتشر کرده، میگوید: «متاسفانه موسیقی را به عنوان یک حرکت صنفی مشروع در کشور ما نمی شناسند و هیچگاه از آن استفاده نمی کنند. 10 روز برای جشنواره موسیقی حلال میشود و 350 روز موسیقی حرام است؛ اگر هم حرام نیست با اشکال مختلف آن تعطیل می شود.
- * مقام معظم رهبری دربارۀ موسیقی چه اظهارنظری کردهاند؟
درباره موسیقی و حدود و ثغور آن میان فقها اختلاف فتوا وجود دارد. با اینحال از نگاه حاکمیتی، رأی و نظر فقهی رهبر جامعه اسلامی بهعنوان رأی فصلالخطاب فقهی قلمداد میشود. در این منظر بد نیست مروری بر دیدگاههای فقهی و اجتماعی رهبر معظم انقلاب دراینباره داشته باشیم.
ایشان علاوه بر پاسخ به استفتائات متعددی که در این زمینه دارند، در جلسات مختلف دربارۀ این مساله صحبت کردهاند. برای مثال در بهمنماه 1377 در جلسهای با جمعی از جوانان ویژگیها و خصوصیاتی را که موجب حرمت موسیقی میشوند، تبیین کردند: «موسیقیای که انسان را به بیکارگی و ابتذال و بیحالی و واخوردگی از واقعیتهای زندگی و امثال اینها بکشاند، موسیقی حلال نیست؛ موسیقی حرام است. موسیقی چنانچه انسان را از معنویت، از خدا و از ذکر غافل کند، حرام است. موسیقیای که انسان را به گناه و شهوترانی تشویق کند، حرام است؛ از نظر اسلام این است… آن چیزی که شاخص حرمت و حلیت در موسیقی است و نظر شریف امام هم در اواخر حیات مبارکشان که آن نظریه را در باب موسیقی دادند این است… ممکن است موسیقی، موسیقی لهوی باشد. «لهو» یعنی غفلت، یعنی دور شدن از ذکر خدا، دور شدن از معنویت، دور شدن از واقعیتهای زندگی، دور شدن از کار و تلاش و فروغلتیدن در ابتذال و بیبندوباری؛ این موسیقی میشود حرام. اگر با کیفیت اجرا حاصل شود، اگر با کلام حاصل شود، فرقی نمیکند… مرز موسیقی حرام و حلال، ایرانی بودن، سنتی بودن، قدیمی بودن، کلاسیک بودن، غربی بودن یا شرقی بودن نیست؛ مرز آن چیزی است که عرض کردم. این ملاک را میشود به دست شما بدهیم.»
نویسنده:
برچسب ها:
دسته بندی مطلب:
آهنگسازان به حوزههای علمیه اعزام میشوند؟