بهترین فیلم های اجتماعی سینمای ایران
خلاصه داستان فیلم گوزن های اتوبان
خلاصه داستان رسمی فیلم گوزن های اتوبان را بخوانید: عابس که راننده پیک موتوری است، طی اتفاقی به دنبال ماشین یک بلاگر معروف میافتد. بلاگر فکر میکند، عابس خفتگیر است و این در حالی است که گوشیاش روی لایو است و همه چیز به سرعت وایرال میشود…
بازیگران و عوامل فیلم گوزن های اتوبان
الناز شاکردوست، نوید پورفرج، صدف اسپهبدی، سامان صفاری، بهنوش بختیاری، پیمان قاسمخانی بازیگران اصلی هستند و ندا حسینی، مریم شاهولی، نسیم اسدپور، امیر مقیمی، رز ایزدی، مسعود خانی، امیرعلی بیابانکی، تینا اسدی، محمود کیان، مونا سعیدیپور، پرستو ایران، نازنین هاشمی، بهنام داوری، احد شاملو، رضا فرجی، علیرضا گلناری، بهنام عمو خلیلی محمد خوشحساب، مسعود جهانشاهی، الینا رضایی، آناهیتا راستانی دیگر بازیگران گوزنهای اتوبان را تشکیل میدهند.
کارگردان و تهیهکننده ابوالفضل صفاری است و خودش همراه با باقر سروش فیلمنامه را نوشتهاند، سرمایهگذاری فیلم بر عهده محسن بیابانکی و شرکت لینکیپر فیلم بوده و محصول مشترک ایران و آلمان است.
دیگر عوامل فیلم هم از این قرار است؛ مجری طرح و انتخاب بازیگر: علی مردانه، مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده، تدوین: پویان شعلهور، موسیقی: پیام آزادی، طراح صحنه: بابک کریمی طاری، طراح گریم: ایمان امیدواری، طراح لباس: رعنا امینی، صدابردار: میثم یاردیلو، مدیر تولید: پوریا زمانی، دستیار تهیه: اشکان صفاری، برنامه ریز: علی خالدی، دستیار یک کارگردان: مجید حقیقت، منشی صحنه: دنیا راد، طراح پرفورمنس: سیما اهوز، طراح بدلکاری: امیر حسین خنجری و عکاس: مهدی حیدری.
درباره ابوالفضل صفاری، کارگردان فیلم
ابوالفضل صفاری از مستندسازهای فعال شبکه چهار بود و برای این شبکه، مستندهای متعددی را تهیه و کارگردانی کرد. او سال ۱۳۸۶ با ساخت فیلم «در انتهای زمین» وارد حوزه سینمای داستانی شد. «از تهران تا بهشت» و «یک کامیون غروب» دیگر فیلم های او هستند. آخرین فیلم صفاری سال ۱۳۹۸ در گروه سینمای هنر و تجربه اکران شد. «گوزن های اتوبان» جزو فیلم های پربازیگر جشنواره امسال است و حال و هوای فیلم در راستای کارهای قبلی کارگردانش پیشبینی میشود.
جوایز و افتخارات فیلم گوزنهای اتوبان
میثم یاردیلو و حسین قورچیان | سیمرغ بلورین بهترین صدا | چهل و سومین جشنواره فیلم فجر – ۱۴۰۳
نوید پورفرج | دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد | چهل و سومین جشنواره فیلم فجر – ۱۴۰۳
نقد و بررسی فیلم گوزن های اتوبان
این نقد و نوشتهها، نظر کوتاه ولی دستاولِ منتقدان و نویسندگان سینمایی است؛ شاید بعدها همه چیز تغییر کند! در ضمن، انتشار آنها -لزوما- به معنای تایید فیلیموشات نیست
سید احسان عمادی
با یک اسم جذاب و وسوسهکننده، محصول مواجههای روزنامهای و از دور با یک پدیده اجتماعی نوظهور است؛ فیلمی درباره اینفلوئنسرهای اینستاگرام، کسب درآمد از شبکههای اجتماعی و بازار بزرگ، پیچیده و بیرحم پشت آنها، که انصافاً بد هم شروع نمیشود و تقریباً تا یکسوم اول میشود دنبالش کرد. اما کمکم از وقتی اختلافات «عابس» و «صبا» (زن و شوهر داستان، با بازی نوید پورفرج و الناز شاکردوست) سرباز میکند، شیرازه کار نیز از هم میپاشد؛ هم در پیرنگ روایی و روابط علّی و معلولی اتفاقات، هم در پرداخت شخصیتهای اصلی و فرعی و پیگیری ماجرای زندگی هر کدامشان.
هرچه پیشتر میرویم از آدمها و داستانهایشان دور و دورتر میشویم و کم و کمتر از آنها سردرمیآوریم. آنقدر که در یکسوم پایانی، وقتی به ماجراهای عابس و «کیانا» (صدف اسپهبدی) رسیدهایم، دیگر چیزی از منطق کارها و انگیزههای شخصیتها نمیفهمیم. کاراکترهایی که هیچکدام از تیپهایی تکراری و یکبُعدی پیشتر نرفتهاند و معلوم نیست چرا از سوی فیلمساز به لقب «گوزن» مفتخر شدهاند. به همین دلیل نیز برای زنده کردنشان، کاری از دست ستارههای پرتعداد فیلم برنمیآید.
دستآخر هم قصه -بدون اینکه عنصر کلیدی «باورپذیری» اهمیتی برایش داشته باشد- به همانجایی میرسد که از ابتدا انتظارش میرفت؛ یک شعار اخلاقی مدیرپسند: «زندگی در شبکههای اجتماعی آخر و عاقبت ندارد و انسان را به بیچارگی و ویرانی میکشاند.» پیامی که احتمالاً نامزدیهای پرتعداد فیلم برای دریافت سیمرغ را (با وجود فیلمنامه خام و بیدقت و کارگردانی تخت و بیشور و هیجانش) توجیه میکند.
۳ نکته از فیلم:
یکی دو سکانس اروتیک بین عابس و صبا
بازی قابل قبول قاسمخانی
سکانس افتتاحیه؛ شرطبندی بچههای کنار خیابان سر پلاک ماشینها
حمیدرضا محمدی
گوزن های اتوبان را ابوالفضل صفاری ساخته که نسبت به فیلم قبلیاش، «از تهران تا بهشت»، خوشریتمتر و پربازیگرتر است. موضوع فیلم درست مانند «فریبا»، سریال اینشبهای شبکه سه، درباره زندگی و زمانه بلاگرهاست و همین مبتلابه و بهروز بودناش، همذاتپنداری تماشاگر را میتواند بهدنبال داشته باشد.
فیلم با روند سریع و خوبی شروع میشود و خیلیزود و بهموقع بهسراغ اصل مطلب میرود اما از پرده میانی به بعد، اسیر تکرار و حتی بعضا تصنعی و شعاری میشود و این حس را به بیننده منتقل میکند که گوزن های اتوبان میتوانست یک تلهفیلمِ نیمهبلندِ سرحال و سرپا باشد.
افزونبراین، بعضیجاها مانند سبب ورود اول عابس به خانه کیانا نامفهوم است و یا نتیجه ورود دومش عیان نیست و این گنگبودن به پایانبندی فیلم نیز تسری یافته است. بازی نوید پورفرج در نقش عابس قابل قبول است و بازی پیمان قاسمخانی در نقش رامین اگرچه خوب است اما تیپسازیای شبیه به سریال «بازنده» را که سال جاری از فیلیمو پخش شد، تداعی میکند.
۳ نکته از فیلم:
آغاز خوب
میانۀ کشدار
پایان گنگ
برای افزایش قدرت دامنه و جایگاه سایت، بک لینک سریع میتواند بسیار مؤثر باشد. این بک لینکها به سرعت صفحات سایت را در نتایج جستجو ارتقا میدهند و باعث جذب بازدید هدفمند میشوند. انتخاب منابع معتبر و مرتبط اهمیت زیادی دارد و رعایت نکات سئو خارجی، تاثیر این روش را افزایش میدهد. ترکیب بک لینک سریع با تولید محتوای ارزشمند، بهترین نتیجه را برای رشد طبیعی سایت ایجاد میکند.
سعیده نیکاختر
فیلم به روز است و ایده طلایی دارد. در سالهایی که فاتحه فیلمهای اجتماعی خوانده شده، همین فیلم هم غنیمت است. فیلم ریتم خوبی دارد، سرعتش بالاست. رنگ و لعاب فیلم هم کشش خوبی دارد. اما ایده در همان نطفه خفه شده و اصلا پرداخت خوبی ندارد. با قصه بی سر و تهی روبرو ایم که اول و پایان که ندارد هیچ، حتی گره اساسی هم به کار داده نشده است. چپ کردن ماشین یک بلاگر نمیتواند دردسرساز یا باعث دعوای قانونی باشد که مخاطب بخاطرش نگران بشود. پایان فیلم هم بی معنی و بینتیجه است. در حالیکه سوژه فضای مجازی و شغل جدیدی به اسم بلاگری، حواشی بسیار بیشتری از آنچه در فیلم دیدیم دارد. نویسنده و کارگردان میتوانستند روی این قضیه مانور بیشتری بدهند.
اینستاگرام شاید خیلی ها را به خاک سیاه نشانده باشد، اما پر از زمینه سازی برای کسب و کارهای موفق است که بد نبود صفاری به آن طرف قضیه هم اشاره میکرد. چرا در این فیلم یک خانواده پایین دست و پایین شهری باید گول بخورند و آسیب ببیند؟ چرا مافیای بلاگرها اینقدر پر طمطراق و شیک نشان داده شده که از باور کمی دور است؟ فیلم ظاهرا در تقبیح مقهور شدن فضای مجازیست اما اینقدر خوش رنگ و زیبا جلوه داده شده که کسی بدش نمیآید یکبار هم که شده آن را مزمزه کند. حضور چند چهره سوپراستار صاحب سیمرغ سینما مثل الناز شاکردوست، صدف اسپهبدی، نوید پور فرج و حتی پیمان قاسمخانی هم در این فیلم عجیب است. تعجب آور است که مگر اینها فیلمنامه را نخوانده، کار را قبول کردهاند یا نه.
۳ نکته از فیلم:
بلاگری اصلا بد نیست
عابس مثلا عاقل فیلم بود و اینجوری شد
صبای فیلم اگر گول رامین را نمی خورد حتما گول کس دیگری را می خورد
احسان طهماسبی
از همان ابتدای فیلم، حفرههای فیلمنامه یکی پس از دیگری شروع به سرباز کردن میکنند و در نیمه فیلم دیگر امیدی به بهبود سطح کیفی فیلم وجود دارد. شخصیتها بدون هدفی مشخص و صرفا بر مبنای رخدادها تغییر روش میدهند و دغدغه فیلم (که تسلط شبکه های مجازی بر زندگی مردم است) به مسئله مخاطب تبدیل نمیشود. پربازیگر بودن فیلم نیز با انگیزه جلب نظر مخاطب جهت تامین گیشه بوده که این موضوع نیز کمکی به افزایش رغبت مخاطب برای پیگیری رخدادهای بیمنطق فیلم ندارد. گوزنهای اتوبان به قصد نمایش تاثیرات مخرب زندگی پوچ و بیمحتوای مجازی خود به این ورطه کشیده شده و به چیزی فراتر از سرگرمی بدل نمیشود.
یک نکته از فیلم:
یکی از عجایب داوری جشنواره چهل و سوم فیلم فجر، نامزدی فیلم گوزنهای اتوبان در هشت رشته بود
سید مهرزاد موسوی
فیلم گوزنهای اتوبان شروع خوبی دارد؛ درگیرکننده و بامزه است. اما این شروع خوب و عجیب، فقط تا جایی که خط اصلی قصه لو میرود، جذاب میماند و بعد در دام سادهانگاری غریبی میافتد. ریتم داستان کند میشود، روابط علی و معلولی فراموش میشود و فقط با داد و فریادها، تهدیدها و دردسرسازیهای عابس (با بازی نوید پورفرج) ادامه پیدا میکند. همه تمهیداتی که در روند داستان هم بینتیجه است و نه عابس از این همه داد و فریب به جایی میرسد و نه ما مخاطبان همراه فیلم میشویم!
فیلم تکلیف اینفلوئنسرهای اینستاگرامی را به سادهترین شیوه ممکن قضاوت میکند و در ادامه به نتیجهای مطلوب حاکمیت میرسد و در حد فیلمهای تلویزیونی تقلیل پیدا میکند. (البته این نکته را هم باید مدنظر داشت که فیلم در روز و شرایط بدی اکران شد و آخرین فیلم جشنواره بودن، قضاوتها را تندتر و بیرحمانه میکند). فیلم گوزنهای اتوبان فیلم از دست رفتهای است چون با این سوژه و آغاز، میتوانست شخصیتهایش را رشد بدهد، تیپسازی نکند و البته به درام درگیرکننده و چند بعدی خوبی برسد ولی…
۳ نکته از فیلم:
ایده شرطبندی فیلم و موتورسواری بعد آن
بازی نوید پورفرج بخصوص در سکانسهای ابتدایی فیلم
اسپانسرهای پنهان فیلم!
حرفهای عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره فیلم فجر
ابوالفضل صفاری | کارگردان و تهیهکننده: نوشتن فیلمنامه «گوزنهای اتوبان» سه سال پیش آغاز شد. فیلمبرداری نیز سال گذشته انجام شد و فیلم به این دوره از جشنواره رسید. من پیشتر فیلم کوتاهی درباره موضوع تاثیر هوش مصنوعی در زندگی انسان ساخته بودم. این موضوع نه تنها برای کشور ما که برای تمام دنیا موضوع بهروزی است. درنهایت من از آن موضوع وام گرفته و این فیلم را ساختم. من خود فضای مجازی را در فیلم نشان ندادم، زیرا سطح کار پایین میآمد. اما فیلم به حال و روز امروز مردم ایران در شرایط حکمرانی فضای مجازی میپردازد.
باقر سروش | نویسنده: انسانها امروز مدام مشغول بازی کردن در فضای مجازی هستند. فیلم بیشتر از این که درباره فضای مجازی باشد درباره جامعه نمایش است. جامعه نمایشی که همه ما این روزها در آن زیست میکنیم و از تاثیرات و عواقب این نوع زندگی آگاه هستیم. ما دوگونه انسان هستیم. انسانی که نفس میکشد و انسانی که تبدیل به آواتار و تصویر شده است. این فیلم تصویر مجازی آدمها را به چالش میکشد.
اطلاعات کامل چهل و سومین جشنواره فجر ۱۴۰۳
علیرضا برازنده | مدیر فیلمبرداری: فیلمبرداری در فضای شهری بههرحال چالشهای خاص خودش را دارد. اما ما تنها به پلان فکر میکنیم و این که ثبت تصاویر درست اتفاق بیفتد. در این قصهای که در فضایی رئال روایت میشود، بستر سورئالی نیز در پسزمینه کار وجود دارد و امیدوارم این موضوع به خوبی دیده شود.
نوید پورفرج | بازیگر: یکی از جذابیتهای کار بازیگری برای من این است که نقشهایی را بازی کنم که متفاوت از دیگر کارهایم باشد. وقتی فیلمنامه را خواندم و دیدم که این نقش متفاوت از دیگر نقشهای من است تصمیم گرفتم این کار را بپذیرم. من بازیگری را بهدلیل ذات بازیگری دوست دارم و میخواهم سر صحنه از زندگی کردن نقشها لذت ببرم. برایم مهم نیست که این تجربه کردن میتواند به نفع یا به ضرر من منجر شود. امیدوارم این فیلم بتواند تاثیری هرچند کوچک بر نسل جوان بگذارد. ناراحتکننده است که فضای مجازی میتواند شکل روابط میان انسانها را تغییر دهد.
سامان صفاری | بازیگر: اولین تجربه بازیگری من «شیار ۱۴۳» بود. بعد از آن فیلم، من تصمیم گرفتم بیشتر تلاش کنم و وقتی این نقش به من پیشنهاد شد آن را به عنوان چالشی برای خودم در نظر گرفتم و کار کردم. باید بگویم که از قبل موتورسواری بلد بودم اما موتورسواری بهعنوان یک پیک موتوری پر از جزئیات و چالشهایی است که تا تجربه نشود نمیتوان آن را درک کرد.
پیام آزادی | آهنگساز: ما دوست داشتیم از آهنگهایی استفاده کنیم که در فضای مجازی ترند میشوند، اما برای حضور در جشنوارههای جهانی به مشکل کپیرایت میخوردیم. درنتیجه تصمیم گرفتیم از هنگدرام به عنوان ساز اصلی استفاده کنیم و در کنار آن از سازهای زهی نیز بهره بردیم.